آموزش فراگیر – کاربردها در آموزشوپرورش
فهرست مطالب: خلاصه مقدمه آموزش فراگیر روش بررسی دلالتهای کاربرد آموزشوپرورش فراگیر در ایران منابع خلاصه بررسی دلالتهای کاربردی آموزش فراگیر در آموزشوپرورش پس از لغو کارگروه اجرای سند 2030 در کشور به منظور حفظ و انتقال تجارب علمی بینالمللی در جهت اعتلای نظام آموزشوپرورش به مرحله اجرا درآمده است. در آموزش فراگیر مدرسه به عنوان یک محیط مطلوب برای تمامی کودکان برای دربرگرفتن و پذیرش تفاوتهای فردی، فرهنگی، طبقهای، قومی، زبانی، مذهبی، دینی مختلف در یک نظام مدرسهای است. رویکرد آموزشوپرورش فراگیر یعنی توانمندسازی مدارس برای ارائه خدمات به تمامی کودکان به خصوص آنهایی که دارای نیازهای ویژهای هستند، در درون مدرسهای واحد. این مدارس مؤثرترین طرق مبارزه با نگرشهای تبعیضآمیز، ایجاد جوامع محلی پذیرا، ساختن جامعه فراگیر و دستیابی به آموزش با کیفیت برای همه هستند. آموزشوپرورش فراگیر و مدرسه فراگیر در مقابل آموزشوپرورش و مدرسه جداسازی شده قرار دارد. آنچه به نام مدارس استثنایی، مدارس تیزهوشان، مدارس غیردولتی، هیأت امنایی، ماده 88، نمونه مردمی، نمونه دولتی، رشد، فرهنگ، شاهد، عشایر، شبانهروزی، مدارس خاص اقلیتهای دینی و مذهبی، مدارس فرهنگیان و مدارس اتباع افغانی، در ایران شایع است، نمونههایی از جداسازیهای آموزشی است. به واقع، منطق مسلط در نظام آموزشوپرورش کشورمان دوری از رویکرد فراگیرسازی و اقبال ولعآمیز به جداسازیهای آموزشی است. این تحقیق به لحاظ روش از روش کیفی و رجوع به اسناد و مدارک بهره گرفته است. برای این منظور اسناد و مدارک مربوط تدوین سند آموزش 2030، کنش و واکنش موافقان و مخالفان آن، اسناد علمی مربوط به آموزشوپرورش فراگیر به عنوان یکی از مؤلفههای نظری سند آموزش مذکور، مورد بررسی و تحلیل کیفی قرار گرفتهاند. ثمره این بررسی تدوین دلالتهای کاربردی از کاربرد آموزشوپرورش فراگیر در آموزشوپرورش کشورمان میباشد. با توجه به اینکه، این دلالتها در سند تحول بنیادین نظام آموزشوپرورش مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی وجود ندارد و این سند نسبت به جداسازیهای آموزشی در کشور بیتفاوت است، این گزارش مطالعاتی میتواند در اصلاح دورهای سند تحول مؤثر واقع گردد. در دلالتهای کاربردی آموزشوپرورش فراگیر در ایران، موضوع کاربردی آن به طور تحلیلی در زمینههای کودکان با نیازهای ویژه آموزشی، نیازهای ویژه مذهبی و دینی، آموزش نیاز ویژه سلامت جنسی، آموزش ویژه طبقه اجتماعی خاص، آموزش فرزندان ایثارگران، آموزش ویژه تیزهوشان، آموزش دانشآموزان اتباع افغان، آموزش بر اساس تفکیک جنسیتی، به بحث گذاشته شد. به طور نسبی و به تقریب در هر یک از زمینههای مذکور راهبردهای فراگیرسازی کامل، کلاس منبع، معلم سیار، بهرهگیری از تعطیلی پنجشنبههای مدارس، کلاس پارهوقت و یا تماموقت در مدارس فراگیر، جداسازی آموزشی با مدرسه خاص و بعضاً مدارس شبانهروزی، مورد کنکاش قرار گرفتهاند. در ادامه در هر زمینهای با توجه به اقتضائات فرهنگی و اجتماعی در کشور در صورت لزوم، راهکار مطلوبتر معرفی...
تحلیلی روانشناختی بر نظریه پردازی توسعه ایران – ایرانی شناسی – (1)
فهرست مطالب: خلاصه مقدمه روش زندگینامه محمدعلی جمالزاده معرفی ساختار کتاب یافتهها: 1- صفات پسندیده ایرانیان 2- صفات ناپسندیده ایرانیان 3- تفاوت ایرانیان با ملل دیگر 4- راهحلها بحث و نتیجهگیری کتابنامه خلاصه: یکی از مباحث راهبردی در محافل علمی و سیاسی پرداختن به موانع توسعهیافتگی ایران است. بحث موانع و چالـشهای توسـعه ایران از آغاز انقلاب مشـروطیت تاکنون در جـریان است. در این زمیـنه نظریهپردازان توسعه، اقتصاد، جامعهشناسی، روانشناسـی، علوم ارتباطـات به مداخله علمی پرداختهاند. دستهای از مطالعاتی که در این زمینه انجام شده است، رجوع به اسناد تاریخی، رجوع به آثار سیاحان، ادبا، شعرا است که در جهت شناسایی ویژگیهای خلقی و شخصیتی نسل ایرانی؛ مرتبط با بحث توسعهنیافتگی/ توسعهیافتگی، میباشد. به منظور انجام این تحقیق تعداد 18 اثر مرتبط با ریشههای توسعهیافتگی/ توسعهنیافتگی ایران، شناسایی و مورد بررسی مجمل قرار گرفت. سرانجام برای انجام تحقیق بطور مقدماتی در اولین شماره سلسله تحقیق یکی از آثار گردآوری شده، کتاب «خلقیات ما ایرانیان» اثر مرحوم محمدعلی جمالزاده انتخاب شد. روش این تحقیق، کیفی و رجوع به اسناد و مدارک میباشد. سند مورد تحلیل کیفی کتاب «خلقیات ما ایرانیان» است. این تحقیق کیفی و از نوع تحلیل محتوای مضامین و مفاهیم، میباشد. فرضیه این تحقیق، فضای روانی غلبه یافته در نظریهپردازی توسعه یافتگی/ توسعه نیافتگی ایران، متضمن تحقیر و سرزنش انسانی ایرانی است. مرحوم محمدعلی جمالزاده مؤلف اثر مورد تحلیل، متولد 1276 هجری شمسی در اصفهان است. او 12 ساله بود که برای تحصیل به بیروت رفت. وی در سال 1910 میلادی از بیروت به اروپا رفت و دیپلم حقوق را از دانشگاه شهر دیژون فرانسه گرفت. در سال 1914 با ژوزفین سوئیسی ازدواج کرد. عمده آثار وی در زمینه ادبیات است و در سال 1376 هجری شمسی در ژنو درگذشت. مرحوم جمالزاده بیشتر عمر خود را در خارج از ایران سپری کرد اما تمام تحقیقاتش درباره ایران و زبان فارسی بود. مرحوم جمالزاده در کتاب «خلقیات ما ایرانیان» ریشههای توسعهنیافتگی ایران را در نابسامانیهای اخلاقی و روانی ایرانیان جستجو میکرد. کتاب مورد تحلیل دارای چهار قسمت زیر میباشد: 1- قسمت اول: شامل معرفی صفات پسندیده ایرانیان، تفاوت اخلاقی ما با دیگران و انواع واکنش ایرانیان به این مسایل را دربرمیگیرد. 2- قسمت دوم: معرفی آرای غیرفرنگی- ترک، عرب و تاتار- در حق ما ایرانیان را گزارش میکند. 3- قسمت سوم: معرفی آرای پارهای از آنچه فرنگیها در حق ما ایرانیان گفتهاند را شامل میشود. 4- قسمت چهارم: به آرای خودمانیها در حق هموطنان مرتبط است. یافتههای تحقیق به شکل زیر پس از استخراج از کتاب مورد تحلیل، طبقهبندی شد: 1- صفات پسندیده ایرانیان 2- صفات ناپسند ایرانیان 3- تفاوت ایرانیان با ملل دیگر 4- راهحلها: براساس تحقیق کیفی از نوع تحلیل محتوای مضمونی و مفهومی صورت...
تحلیلی بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
فهرست مطالب خلاصه. مقدمه. روش…. یافتهها 1- نظام نامه اجرایی سند. 2- طراحی راهبرد تحقق عزم ملی در ارتقای جایگاه آموزش و پرورش…. 3- فقدان حساسیت به جداسازی آموزشی در مقابل آموزش فراگیر. 4- پیگیری تحقق اهداف مدرسه در خارج از آن. 5- نظام ارزشیابی روندی ارتقای نظام آموزش و پرورش…. 6- اقبال به آموزش خانگی به منزله حق والدین.. 7- سرمایه گذاری در دروس خاص ریاضی و علوم به منزله بنیاد توسعه. 8- توجه بسنده به آموزش زبان خارجی.. 9- توجه حداقلی به آموزش موسیقی و حرکات موزون. 10- تبعیت از تابوهای آموزشی؛ آموزش جنسی، ایدز. 11- توجه کافی به جایگاه ایران باستان. 12- پیشبینی اجرای اصل 15 قانون اساسی.. 13- انتخاب راهبرد مؤثر در آموزش پیروان مذاهب و ادیان. 14- تحقق اجباری بودن آموزش عمومی.. 15- ارتقای کیفیت مدارس دولتی برای اعمال سیاست رفع تبعیض….. 16ـ ارتقای سطح انگیزش درون شغلی معلمان. ملاحظه نهایی.. منابع.. خلاصه سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش در چشم انداز بیست ساله، مجموعهای است دربردارنده مبانی نظری، اهداف، اصول، مأموریت، چالشها و راهبردها که در پاییز سال 1390 به تصویب نهایی شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده است. از مطالعات تدوین این سند تا تصویب آن، 11 سال به طول انجامید. در سند برای اجرای آن شش زیرنظام به شرح زیر پیش بینی شده است: برنامه درسی، تربیت معلم و تأمین منابع انسانی، تأمین و تخصص منابع مالی، مدیریت و راهبری، پژوهش و ارزشیابی و تأمین فضا، تجهیزات و فناوری. زیرنظام برنامه درسی در شهریور سال 1391 و زیرنظامهای مدیریت و راهبری، پژوهش و ارزشیابی، تأمین فضا، تجهیزات و فناوری، در مهر 1396 به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش رسیده است. دو زیرنظام تأمین و تخصیص منابع مالی و تربیت معلم و تأمین منابع انسانی هنوز به تصویب نرسیده است. همزمان با تصویب سند در آذر 1390، زمان اجرای آن این سند، از مهر 1390 با اجرای طرح تعطیلی پنجشنبهها که به واقع طرح سامان دهی زمان آموزش میباشد، و همچنین تغییرات کتاب درسی پایه اول ابتدایی، اعلام گردید. اجرای طرح تغییر مقاطع تحصیلی موسوم به 6، 3، 3 در مهر سال 1391، ادامه اجرای سند، اعلام گردید. اجرای این طرح مطالعاتی، با عنوان «تحلیلی بر سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش» و با روش تحقیق کیفی و از نوع تحلیل انتقادی است. این تحلیل بر روی سند تحول بنیادین و چهار زیرنظام مصوب میباشد. در این تحقیق به گزارش اجرایی سند، مراجعه نشده است. بر همین مبنا، میتوان گفت که این تحقیق به کاستیها در تدوین و تصویب سند و زیرنظامهای آن، پرداخته است. به واقع، این تحقیق و تحلیل انتقادی، چالشهای پابرجا در نظام آموزش و پرورش به رغم تصویب سند و چهار زیرنظام آن را...
آموزش فراگیر – کاربردها در نظام آموزشی حوزههای علمیه
فهرست مطالب: مقدمه آموزش فراگیر روش بررسی تحلیل موقعیت نظام آموزشی حوزهای دلالتهای کاربرد آموزش فراگیر در نظام آموزش حوزههای علمیه کاربردی اساسی: دیپلماسی مذهبی با رویکرد به اصلاح نظام آموزشی حوزهها منابع پیوست مقدمه از اوایل سال ۱۳۹۵ کمیسیون ملی یونسکو در ایران با تکیه بر سوابق همکاری های بین المللی سند – به مواقع چارچوب عمل – آموزش ۲۰۳۰ را در دستور بومی سازی با مشارکت دستگاههای اجرایی ذیربط و حضور جمعی از متخصصان قرارداد. سرانجام بعد از چند ماه فعالیت کارگروههای تشکیل شده ، چارچوب عمل مذکور آماده اجرا گردید. بر پایه گزارش اقدامات، هیئت وزیران در جلسه 21/6/95 به پیشنهاد شماره 234310 مورخ 18/11/94 وزارت آموزش و پرورش و به استناد اصل یکصد و سی و هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تصویب کرد به منظور هماهنگی و ارائه راهکارهای تحقق اهداف و تعهدات برنامه آموزش ۲۰۳۰ همسو با اهداف و تعهدات برنامه اهداف توسعه پایدار، کارگروه ملی آموزش ۲۰۳۰ با مسئولیت وزارت آموزش و پرورش بدون گسترش تشکیلات سازمانی و با استفاده از امکانات و ظرفیتهای موجود در آن وزارتخانه و با حضور نمایندگان دستگاههای مرتبط دولتی و غیردولتی – 23نفر – تشکیل گردد. این کارگروه مطابق با بند ۵ تصویب نامه به جای کارگروه ملی آموزش برای همه موضوع تصویب نامه 30519/ت27833هـ مورخ 3/6/1382، تشکیل شده است. این مصوبه شماره 76403/ت52913هـ مورخ 25/6/95 است. در مسیر آغاز کار چالشهایی در اجرای این طرح به دلیل واکنشهای متفاوت و بعضاً مخالف ایجاد گردید و سرانجام با ورود توام با مخالفت مقام معظم رهبری و سپس بعضی از مراجع محترم عظام اجرای آن با چالش جدی مواجه گردید. اینکه بررسی سند دارای ابعاد حقوقی، بین المللی، روابط بین الملل، امنیتی است این نگاشت بدان نمیپردازند. همچنین در عنوان این سند و مبانی نظری آموزش با کیفیت، آموزش مادام العمر و آموزش و فراگیر می باشد، این نگاشت انحصاراً به بررسی جنبه علمی و آموزشی مندرج در مبانی نظریه سند و آن هم منحصر به آموزش فراگیر میپردازد. این نگاشت با این فرض تدوین شده است که جمهوری اسلامی در مسیر تا سال ۲۰۳۰ آهنگ اجرای سند آموزش ۲۰۳۰ با همکاری نهادهای بین المللی را ندارند و لغو مصوبه هیئت دولت در اجرای آن از طریق تشکیل کارگروه ملی، ادامه داشته باشد، چه تمهیداتی ضروری است. با این مفروض، به لحاظ علمی چه فرصتهایی در سند مذکور وجود دارد که باید در اسناد، قوانین و مقررات ملی رعایت گردد. با این مفروض این نگاشت درصدد است، به معرفی فرصتهایی بپردازد که توسعه نظام آموزشی کشور به آن نیازمند است. سیاستگذاری در نظام آموزشی کشور با فرض قطع همکاری جمهوری اسلامی ایران با یونسکو به لحاظ اجرای سند ۲۰۳۰، باید چه سیاستها و راهکارهایی را مدنظر...
به بهانهی هفته وحدت: وحدت در ساختار آموزشی حوزوی یا نمایشی تبلیغی؟
بسمه تعالی نزدیک به سه دهه است که همزمان با تولد پیامبر اسلام(ص) هفتهی وحدت در ایران و پارهای از ممالک همسو برگزار میشود. این مراسم هر ساله و با پیگیری برنامهها و هدفهای آن در طی سال، ظاهرا همدلی و اتحاد مذاهب مختلف اسلامی از شیعه و سنی را نشانه رفته است. به موازات این فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی تشدید شکاف بین مذاهب اسلامی و گسترش خشونت و تروریسم را نیز شاهد هستیم. سمینارها، گردهماییها، جلسات بحث و بررسی، دید و بازدید از همدیگر، برگزاری مراسم ادبی، هنری، شعر و سخنرانیها در مزایا و روشهای وحدت بین مذاهب اسلامی را شاهد هستیم که هر ساله بر حجم فعالیتهای فرهنگی تبلیغاتی در تبیین وحدت، افزوده میشود. در مقابل، شاهدیم سوءتفاهمات، سوءظنها، بدگمانیها، نگرش آغشته به بار منفی در روابط بین مذاهب شایان توجه و به احتمالی رو به فزونی است، بهنحوی که به فرصتی برای گسترش خشونت و ترور در روابط بین مذاهب اسلامی تبدیل شده است. در سالهای اخیر، جلوههای این خشونت در یمن، افغانستان، پاکستان، عراق، سوریه، لبنان و بهطور محدود در اکثر کشورهای اسلامی دیگر به چشم میخورد. گسترش نگرش منفی و خشونت و ترور در روابط بین مذاهب اسلامی میگوید، برای بهسازی روابط باید چارهای تازه اندیشید. قریب به سه دههی قبل با تشکیل مجمع تقریب مذاهب اسلامی و نهادهای همسو با آن در هدف، همانند سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، دانشگاه مذاهب اسلامی، هدف وحدت مذاهب با روشی فرهنگی و تبلیغی آغاز و پی گرفته شد ولی اکنون روابط مذاهب اسلامی با شدیدترین بحرانها مواجه است ولذا چارهای تازه باید اندیشید. در این یادداشت ما نه سهم عوامل سیاسی و قدرتهای بینالمللی را نادیده میگیریم و نه با تمسک به آن به توجیه شرایط میپردازیم، بلکه آهنگ توجه به فعالیتهای درونی مذاهب اسلامی برای مدیریت بر بحران روابط در سر داریم. مذاهب اسلامی هر کدام سرمایهای درون خویش دارند که با فعالسازی فصل مشترک مذاهب اسلامی میتوان تقریب را در لایهای زیرساختیتر پی گرفت. نظام آموزشی حوزههای علمیه دارای قابلیتهایی است که اگر به منزلهی فرصت بدان نگریسته شود، میتواند برای تقریب مذاهب اسلامی مفید و موثر واقع گردد. اگر طلاب شیعه و سنی در دوران طلبگی از فرصتهای مشترک آموزشی و پرورشی برخوردار گردند، وحدت، مهارتی بهطور عملی تمرینشده و ساختهشده، واقعیتر و زیرساختیتر خواهد بود. بهطور مثال در مناطق ترکمننشین، کردنشین و بلوچنشین کشور، حوزههای علمیهی شیعه و سنی، برنامهی مشترک آموزش طلبگی را تدارک ببینند، طلبهی امروز و روحانی فردای مذاهب شیعه و سنی، تقریب مذاهب را طی چندین سال و در طول سال نه یک هفتهی خاص، بهصورت مهارت عملی تقریب، صمیمیتر، مبتنی بر سالهای نوجوانی آموزش، تمرین خواهند داشت. دروس مشترک متعددی همانند ادبیات فارسی، ادبیات عرب و اصول...
پروندهی قتل خانم میترا استاد به منزلهی فرصت
در پروندهی قتل خانم میترا استاد توسط همسرش، سرانجام به قاتل بودن دکتر محمدعلی نجفی رأی داده شد و پرونده مسیر تجدید نظر و عودت مجدد به دادگاه را طی میکند. این یادداشت در نظر ندارد به ریشههای خانوادگی و یا اجتماعی و مباحثی که در رسانهها و شبکههای اجتماعی به صور مختلف پرداخته شد، ورود کند. در این یادداشت نگارنده بهعنوان یک کارشناس در مسایل آموزشوپرورش در دهههای اخیر، آهنگ به نمایش درآوردن نکتهای خاص را دارد که از نظرها، مغفول ماند. پروندهی این قتل با سبک ورود صدا و سیما به این خبر در شب حادثه در گزارش خبری، زمینهساز ایجاد حساسیتها شد و این پرونده به یکی از پروندههای پر سر و صدا در سال 98 به پوشش خبری و تحلیلی رسانههای ارتباطی، مطبوعات، شبکههای اجتماعی و سایتهای جریانهای برونمرزی و مخالف، تبدیل شد. نگارنده بهعنوان یک آموزشوپرورشی با سابقه و معلم کنونی در دانشگاه، ملاحظهای در مسایل چند دههی اخیر آموزشوپرورش در حاشیهی این پرونده داشتهام، که تاکنون زمان مناسبی را برای طرح ان ندیدهام. اکنون که این پرونده در مسیر آرامتری قرار گرفت به طرح یادداشت میپردازم. 1- دکتر محمدعلی نجفی همانگونه که بر همگان روشن است از مدیران با سابقهی کشور در این چهار دهه بوده است. از جمله مقامات وزارت علوم و آموزش عالی، وزارت آموزشوپرورش، سازمان برنامهوبودجهی کشور، عضویت در شورای شهر تهران را در پرونده خویش دارد. ایشان در توانمندی مدیریت، بهویژه برنامهریزی با تکیه بر دانش ریاضی و سابقهی استادی دانشگاه صنعتی شریف، چهرهای شاخص و ملی بوده است. در این یادداشت به یکی از ویژگیهای شاخص ایشان در برنامهریزیهای دورهی وزارت وی در آموزشوپرورش خواهیم پرداخت. 2- در دورهی وزارت آموزشوپرورش ایشان برپایهی سابقهی مطالعات شورای تغییر بنیادی نظام وزارت آموزشوپرورش در دههی شصت و سپس با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی طرح تغییر آموزش متوسطه را به مرحلهی اجرا درآورد. در این یادداشت صرفاً به یک ویژگی طرح تغییر نظام متوسطه به ضرورت، بهلحاظ نیاز در بحث اجرای سند تحول بنیادین نظام آموزشوپرورش میپردازیم. طرح تغییر نظام آموزش متوسطه که در آغاز دههی هفتاد به مرحلهی اجرا درآمد بهلحاظ نظام اجرایی، مشخص بودن فعالیتهایی که باید انجام بپذیرد، جدول زمانبندی آن و مراحل اجرایی آن، دارای مختصات برنامهریزی مناسبی بوده است. این طرح بهلحاظ زمان اجرا، مراحل اجرا و اتمام و گامهایی که باید برداشته شود، روشن بود. این طرح حسب نیاز پیش بینی شده در آن زمان، به افزایش تعداد دانشآموزان دورهی متوسطه در دورهی فنیحرفهای، کاردانش و ایجاد دورهی کاردانی فنیوحرفهای، کمک شایان کرد. سایر جنبههای مرتبط با طرح تغییر نظام متوسط، موضوع این یادداشت نمیباشد. 3- پس از طرح تغییر نظام متوسطه ،سر انجام در سال 1383، برپایهی مطالعات مربوط نیازهای اصلاحاتی در نظام...