استیضاح وزرای چهلسالهی آموزشو پرورش؛ به بهانهی تعرض به دانشآموزان دبیرستانی در غرب تهران
خبر تعرض جنسی نفرتانگیز یکی از کارکنان مدرسهای غیردولتی در منطقهی دو تهران به فراخور غیرانسانی بودن آن در رأس اخبار روزهای اخیر رسانههای داخلی و خارجی قرار گرفت. مسئولان آموزش و پرورش و دستگاه قضا برای بررسی و تنبیه مجرم و مقصرین آن وارد میدان شدند. چندی بعد با اعلام خبر یا خبرهایی از طرف وزارت آموزش و پرورش و دستگاه قضایی، شرح تنبیه متعرض و مقصرین برای التیام درد خانوادههای قربانی و افکار عمومی، قصهای دیگر از قصههای غمانگیز، پایان مییابد. پرونده بسته میشود ولی جامعهای نگران میماند؛ ریشهها نشکافته، رها میشود؛ انتظارها قریبوالوقوع میماند تا پروندهای و قصهای غمانگیز دیگر. سئوال اساسی دربارهی ریشهی این قبیل مشکلات این است که وزارت آموزش و پرورش در مدارس برای پیشگیری از وقوع این دسته از آسیبها، به اقدام ویژه و سازمانیافتهی آموزشی، مبادرت نکرده است. واقعیت تلخ این است که با مفروض تابوبودن آموزش جنسی در مدارس، در راه آموزش در موضوعات آموزش جنسی متنوع و مختلف، در وزارت آموزشوپرورش و مدارس انسداد عمیق حاصل شده است. آموزش جنسی در مدارس، موضوعات مختلفی را دربرمیگیرد که آموزش محافظت از حریم جنسی شخصی یکی از این موارد است، که با مفروض نانوشتهی تابودانستن آن، آموزش آن به حاشیه رانده میشود. همین یک سال قبل بود مشاجرهی سیاسی و جنجالی در موضوع آموزش 2030، یکی از محورهای اصلی مخالفت با اجرای سند 2030 در ایران، بحث آموزش جنسی بود. کدام یک از مخالفان 2030 که میداندار بحث در رسانهی ملی بودند، اعلام کردند و یا اکنون حاضرند اعلام کنند که آموزش دانشاموزان برای محافظت از حریم جنسی شخصی، ضروری است و در این چهل سال از این حیث در مدارس کوتاهی شده است. متاسفانه مخالفان 2030 که صاحبان تریبون رسانهای هستند، هنوز ساکتند و موضعی در قبال امر آموزش جنسی که ضروری سلامت است را دنبال نمیکنند. بنده بهعنوان مطلع از مسائل آموزشوپرورش اعلام میکنم هر بار که بحث یکی از محورهای آموزش جنسی مطرح شد، با جنجال رسانهای، آموزشوپرورش پا پس کشید و مدارس کشور را در این زمینه تنها گذاشت. در شرح ذیل محورهایی از آموزش جنسی را که وزارت آموزشوپرورش با ترس از نزدیکی به تابو، عملکردی غیرقابل قبول دارد، اعلام میکنم. 1ـ آموزش هویت جنسی: مشترکات و افتراقات دخترانه و پسرانه، به تناسب درک خردسال، کودک و نوجوان با رویهای تحولی و رشدی ضروری است که در مقاطع تحصیلی به دانشآموزان آموزش داده شود. این آموزش دارای مختصات فرهنگی است و در طی این چهل سال انتظار میرفت روشها و بستههای آموزشی متعددی در وزارت آموزش و پرورش برای بکارگیری در اختیار مدارس قرار میگرفت؛ که چنین نشده است. گام اول در این زمینه، جرأت تصمیمگیری آموزشوپرورش در این زمینه است که فاقد آن بودهایم. 2ـ...
احمدینژاد؛ پدیدهای روانشناختی
محمود احمدینژاد رئیسجمهور سابق، این روزها با تهاجم به قوه قضائیه و رئیس آن به معرکهگیری سرگرم است. او که از ناآرامی مزمن رنج میبرد، در جستوجوی سوژهای است تا با درگیرسازی و نمایش قدرت، به چشم آید و دیده شود. او از دیدهشدن لذت میبرد. موضوع این نیست که سخنش درست است یا غلط، موضوع در جلب توجه دیگران است، که البته او نیاز روانی شدیدی به آن دارد. احمدینژاد هنوز کودک درونش پرتحرک، ناآرام و بیقرار است اما این کودک درونی که از وی دیده میشود، علائم اختلال است، که هنوز مسیر درمان را طی نکرده است. ریشههای رفتار احمدینژاد را باید در تجارب ناخوشایند دوران کودکیاش جستجو کرد. آنچه در رفتار امروزش مشهود است، نشانهای از ناآرامی مزمن است. او نمیتواند بر عواطف و هیجان خود کنترل داشته باشد، پرتحرک است، از جایی به جایی دیگر میپرد، از پیامد رفتار و اعمال خویش با تاخیر قابل توجه آگاهی حاصل میکند این نشانههای اولیه رفتاری احمدینژاد که امروز به چشم آمده است، از ابتدا وجود داشته و بهتدریج روندی رو به گسترش را طی میکند. او امروز به قوه قضائیه تهاجم میکند؛ دیروز بهرغم توصیههای مقامات عالی نظام، کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری را پی گرفت، و قبلتر از آن در جلسه یکشنبه سیاه در مجلس نهم به خانواده لاریجانی تاخت و کمی دورتر در ساختن ناآرامیهای بعد از انتخابات سال 88 نقشی وافر ایفا کرد. شیشه شکنیهای او در مناظرات انتخاباتی سال 88 با تهاجم به چهرههای غیرکاندیدا، خس و خاشاک نامیدن مردم طرفدار کاندیدای رقیب، انتخاب نامتعارف معاون رئیسجمهور قبل از تنفیذ حکم برای اسفندیار رحیممشایی در گرماگرم ناآرامیهای بعد انتخابات 88، ساقط کردن دولت خودش در روزهای پایان دولت نهم با عزل عدهای از وزراء، همراه با شیشهشکنی در ورود به جای وزیر اطلاعات با حذف وزیر وقت، 11روز خانهنشینی، کشاندن مردم ناراضی به خیابانها در 25بهمن89 و زمینهسازی حصر رهبران ناراضی انتخابات ریاستجمهوری 88، همه در سوابق عمل شیشهشکنانه او قرار دارد. او از ابتدا نفوذ کلمه بالایی در هوادارانش داشت. در مقابل با کاربرد کلمات و ادبیات تحریکآمیز همواره مخالفانش را نیز بهشدت تحریک میکرد. واقعیت این است که او در سال 88 هم در جلب هوادارانش برای حضور در انتخابات از نفوذ کلمه برخوردار بود و هم با ادبیات رکیکش مخالفانش را به خیابانها کشاند. خس و خاشاک نامیدن مردم، تهاجم به چهرههای غیرکاندیدا همانند مرحوم هاشمی رفسنجانی و آقای ناطق نوری، خانوادگی کردن تهاجم به یکی از کاندیداها، یکی از منابع ناآرامیهای پس از انتخابات ریاستجمهوری 88 بود که هنوز مورد ارزیابی روانشناختی قرار نگرفته است. حضور احمدینژاد در کانون قدرت کشور بهعنوان شهردار پایتخت و سپس رئیسجمهور نهم، یکی از اتفاقاتی بود که کاربرد روانشناسی در سیاست و مناسبات قدرت...
اثرات روانشناختی اجتماع دههاهزار نفره مردانه در ورزشگاهها
در خبرهای امروز (جمعه 19/5/97) آمده است که مسابقهی فوتبال بین دو تیم استقلال تهران و تراکتورسازی تبریز با درگیری میان طرفداران دو باشگاه و کادر نیروی انتظامی همراه بوده است. مشابه همین خبر از مسابقهی روز قبل دو باشگاه پرسپولیس و استقلال خوزستان نیز گزارش شده بود. پدیدهی رفتارهای خشونتآمیز و حرکات غیرورزشی تماشاگران در نمایش رفتار خلاف ادب انسانی، در اجتماعات ورزشی ایران هرازچندگاهی تیتر رسانههای خبری میشود. در مواردی پخش صحنههای غیرورزشی تماشاگران از رسانهها حیثیتی ملی میشود و برای حفظ آبروی کشور به گونهای این صحنهها، سانسور میشود. بهشکلی که این قضاوت در مردم شکل گرفته است که رفتار غیرورزشی و کاربرد عبارات و کلمات خلاف ادب و رکیک در ایران به میزانی بالاست که با خیلی از کشورها بهلحاظ شدت و شیوع، قابل مقایسه نیست. در مواردی رویه و سنتی در ادارهی کشور حاکم میشود و در مورد آن تحقیق میدانی از پیامد روانشناختی، صورت نمیپذیرد. برگزاری تکجنسیتی حضور تماشاگران در ورزشگاه با پیامد روانشناختی ازجمله مواردی است که تحقیق خاصی در این زمینه صورت نگرفته است. گاهی کار به جایی میرسد که با موضعگیری صریح مجتهدی معظم و محترم، کار مطالعاتی مسدود میشود و نیازی به مطالعه ندارد؛ چون قرار نیست با بررسی میدانی امر، در ابعاد مسئله به تعمق بپردازیم. اصولا فکر کردن در ابعاد آن، نه ضروری است و نه به کار میآید؛ چون قرار نیست. برگزاری تکجنسیتی تماشاگران مسابقات ورزشی در ایران ازجملهی این موارد است که نتیجهی تحقیق و نتیجهی تعمق و تفکر، قرار نیست بهکار گرفته شود. روش تصمیم روش علمی و مطالعاتی نمیباشد و انحصارا مسئلهی فقهی فرض شده است. آیا تا به حال به این سئوال اندیشیده شده است که ریشههای روانشناختی این پدیده کجاست؟ آیا در این زمینه تحقیقات میدانی کافی صورت گرفته است؟ تا چه میزان پدیدهی خشونت لفظی، هتاکی، خشونت رفتاری در تماشاگران ایرانی به اجتماع تکجنسیتی، مربوط است؟ واقعیت این است که برگزاری اجتماع تکجنسیتی مردانهی چنددههزارنفری و در مواردی یکصدهزار نفری مردانه، از ابتدای تاریخ بشر تا برگزاری مسابقات ورزشی در ایران بعد از انقلاب اسلامی مسبوق به سابقه نبوده است. گاهی اتخاذ سیاست در ایران یک رویهی در جریان است که حتی به قانون مصوب تبدیل نشده است. معلوم نیست که در مرجعی قانونی، منع حضور زنان در ورزشگاه به طور رسمی به تصویب رسیده باشد و از این حیث جلوگیری از حضور زنان بهلحاظ قانونی محل اشکال باشد. بلکه برگزاری تکجنسیتی تماشاگران در مسابقات ورزشی یک رویه و سنت مسلط باشد. کمااینکه مدارس تکجنسیتی در ایران فاقد مصوبه قانونی است. لحظهای تعمق کنیم، برای چهل سال، هزاران بار در هر سال، بالای دههزار نفر مرد در یک مکان تجمع میکنند. اساسا از ابتدای خلقت بشر تا به امروز چنین...
مقایسه حاشیهها در FATF و 2030
در روزهای اخیر شاهد بررسی و جنجال میان نمایندگان مجلس شورای اسلامی در بررسی FATF و CFT در مجلس بودیم. FATF گروه ویژهی اقدام مالی در وضع قوانین مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریزم است. این گروه نام سازمانی است که کشورهای عضو را دربرمیگیرد. موضوع عضویت ایران در گروه FATF دستور بررسی و تصمیمگیری در مجلس بوده است. CFT نام لایحهای است که بر اساس آن الحاق ایران آن به کنواسیون مقابله با تامین مالی تروریزم و مفاد قانونی جدید برای مقابله با تامین مالی تروریزم را دربرمیگیرد. در روزهای اخیر بررسی عضویت ایران در FATF با اعتراض و تهدید به آبستراکسیون فراکسیون ولایی مجلس، بالاخره بررسی آن در مجلس برای دو ماه مسکوت ماند. سرانجام در دیدار روزهای اخیر نمایندگان مجلس شورای اسلامی با مقام معظم رهبری، از طرف ایشان به نمایندگان توصیه شده است، که نیازی ندارد که به این کنواسیون بینالمللی بپیوندیم؛ اگرچه ممکن است برخی مفاد معاهدات بینالمللی خوب باشد. با این موضع، به نظر میرسد که موضوع FATF و CFT که متضمن همکاری ایران با گروه ویژهی اقدام مالی، الحاق ایران به کنواسیون مقابله با تامین مالی تروریزم و پولشویی و تصویب قوانین جدید در این زمینه است، از دستور کار مجلس خارج شده است؛ لیکن مجلس شورای اسلامی قانون مقابله با پولشویی و تامین مالی تروریزم را بدون عضویت در مجامع و معاهدات بینالمللی، به منزلهی قانونی ملی به تصویب خواهد رساند. بر این اساس، مجلس شورا این قانون را از جمله بر اساس مفاد مثبت قوانین و معاهدات بینالمللی و نیازهای ملی دنبال و تصویب خواهد کرد. آنچه ملاحظه میکنید فرایند قانونگذاری و همکاری بینالمللی در مجلس شورای اسلامی است که به مبارزه با پولشویی و تروریزم مربوط است، اما این امر چگونه به ۲۰۳۰ ارتباط مییابد. در سال 1395 دولت با همکاری سازمانها و وزارتخانه مرتبط و کمیسیون ملی یونسکو در ایران به تهیه برنامه عمل آموزش ۲۰۳۰ اقدام نمود تا با تشکیل کارگروهی در وزارت آموزش و پرورش زمینهی اجرای آن را فراهم نماید. اختلاف نظر و جنجال در همکاری ایران با یونسکو در اجرای برنامه عمل آموزش ۲۰۳۰ به مسئله سیاسی تبدیل و سرانجام این امر نیز با موضعگیری رسمی مقام معظم رهبری در مخالفت با آن، به فرجام رسید. هیات دولت با لغو مصوبهی قبلی خویش کارگروه اجرایی این برنامه را متوقف ساخت. غرض از این نگاشت این است که به مقایسه سیاست ملی ایران در این دو زمینه بپردازیم. در موضوع FATF و CFT روزهای آتی نمایندگان مجلس پیش نویس لایحهای را تهیه و در دستور کار مجلس قرار خواهند داد تا قانون جدید مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریزم بدون التزام عضویت ایران در FATF و با تکیه بر جنبههای مثبت این معاهده بینالمللی، به تصویب برسانند. نکته حداقلی برجستهی...