قالب وردپرس
uptheme

پرونده‌ی قتل خانم میترا استاد به منزله‌ی فرصت

در پرونده‌ی قتل خانم میترا استاد توسط همسرش، سرانجام به قاتل بودن دکتر محمدعلی نجفی رأی داده شد و پرونده مسیر تجدید نظر و عودت مجدد به دادگاه را طی می‌کند. این یادداشت در نظر ندارد به ریشه‌های خانوادگی و یا اجتماعی و مباحثی که در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی به صور مختلف پرداخته شد، ورود کند. در این یادداشت نگارنده به‌عنوان یک کارشناس در مسایل آموزش‌وپرورش در دهه‌های اخیر، آهنگ به نمایش درآوردن نکته‌ای خاص را دارد که از نظرها، مغفول ماند. پرونده‌ی این قتل با سبک ورود صدا و سیما به این خبر در شب حادثه در گزارش خبری، زمینه‌ساز ایجاد حساسیت‌ها شد و این پرونده به یکی از پرونده‌های پر سر و صدا در سال 98 به پوشش خبری و تحلیلی رسانه‌های ارتباطی، مطبوعات، شبکه‌های اجتماعی و سایت‌های جریان‌های برون‌مرزی و مخالف، تبدیل شد. نگارنده به‌عنوان یک آموزش‌وپرورشی با سابقه و معلم کنونی در دانشگاه، ملاحظه‌ای در مسایل چند دهه‌ی اخیر آموزش‌وپرورش در حاشیه‌ی این پرونده داشته‌ام، که تاکنون زمان مناسبی را برای طرح ان ندیده‌ام. اکنون که این پرونده در مسیر آرام‌تری قرار گرفت به طرح یادداشت می‌پردازم. 1- دکتر محمدعلی نجفی همانگونه که بر همگان روشن است از مدیران با سابقه‌ی کشور در این چهار دهه بوده است. از جمله مقامات وزارت علوم و آموزش عالی، وزارت آموزش‌وپرورش، سازمان برنامه‌وبودجه‌ی کشور، عضویت در شورای شهر تهران را در پرونده خویش دارد. ایشان در توانمندی مدیریت، به‌ویژه برنامه‌ریزی با تکیه بر دانش ریاضی و سابقه‌ی استادی دانشگاه صنعتی شریف، چهره‌ای شاخص و ملی بوده است. در این یادداشت به یکی از ویژگی‌های شاخص ایشان در برنامه‌ریزی‌های دوره‌ی وزارت وی در آموزش‌وپرورش خواهیم پرداخت. 2- در دوره‌ی وزارت آموزش‌وپرورش ایشان برپایه‌ی سابقه‌ی مطالعات شورای تغییر بنیادی نظام وزارت آموزش‌وپرورش در دهه‌ی شصت و سپس با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی طرح تغییر آموزش متوسطه را به مرحله‌ی اجرا درآورد. در این یادداشت صرفاً به یک ویژگی طرح تغییر نظام متوسطه به ضرورت، به‌لحاظ نیاز در بحث اجرای سند تحول بنیادین نظام آموزش‌وپرورش می‌پردازیم. طرح تغییر نظام آموزش متوسطه که در آغاز دهه‌ی هفتاد به مرحله‌ی اجرا درآمد به‌لحاظ نظام اجرایی، مشخص بودن فعالیت‌هایی که باید انجام بپذیرد، جدول زمان‌بندی آن و مراحل اجرایی آن، دارای مختصات برنامه‌ریزی مناسبی بوده است. این طرح به‌لحاظ زمان اجرا، مراحل اجرا و اتمام و گام‌هایی که باید برداشته شود، روشن بود. این طرح حسب نیاز پیش بینی شده در آن زمان، به افزایش تعداد دانش‌آموزان دوره‌ی متوسطه در دوره‌ی فنی‌حرفه‌ای، کاردانش و ایجاد دوره‌ی کاردانی فنی‌وحرفه‌ای، کمک شایان کرد. سایر جنبه‌های مرتبط با طرح تغییر نظام متوسط، موضوع این یادداشت نمی‌باشد. 3- پس از طرح تغییر نظام متوسطه ،سر انجام  در سال 1383، برپایه‌ی مطالعات مربوط نیازهای اصلاحاتی در نظام...

ادامه مطلب
هیجان غدیری یا خرد غدیری
آگوست21

هیجان غدیری یا خرد غدیری

غدیر عید امامت امام علی(ع) بر شما مبارک باد. چرا در چند دهه حاکمیت نظام اسلامی، هر سال در خصوص برنامه‌های هیجانی و عاطفی واقعه‌ی غدیر برنامه‌های مفصلی را شاهد هستیم ولی از برنامه‌های خردگرایانه‌ی پژوهشی و علمی و حتی آموزشی، کمتر خبری به گوش می‌رسد. از برگزاری برنامه‌های مسابقات شعر، سرود، نقاشی، تابلونویسی، ادبیات، مراسم جشن و سرور و پذیرایی‌های مفصل که همگی هیجان مذهبی هستند، مبسوط خبر می‌شنویم، اما از برنامه‌های پژوهشی و آموزش پژوهش‌محور و توسعه‌ی خرد غدیری، خبر کمتری به گوش می‌رسد. بخش اعظم منابع ملی معطوف ایجاد هیجان غدیری است تا خرد غدیری. این واقعیت در زمینه‌های دیگر مذهبی همانند ایام محرم، عاشورا، اربعین، فاطمیه، تولد و وفات امامان و بزرگ‌امام‌زاده‌ها، صادق است. به امید روزگاری که خرد مذهبی بر هیجان مذهبی رجحان یابد. 28 مرداد 1398 دکتر جویباری...

ادامه مطلب
وارونگی در اجرای سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش؛ تصویب اهداف دوره‌ها
جولای12

وارونگی در اجرای سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش؛ تصویب اهداف دوره‌ها

سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش در آذر سال 1390 به تصویب نهایی شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید و جهت اجرا طی مراسمی از آن رونمایی گردید. آن ایام، زمان اجرای سند تحول مذکور از مهر سال 1390 همزمان با اجرای طرح سامان‌دهی زمان آموزش مرسوم به طرح تعطیلی پنج‌شنبه‌ها و هم‌چنین تغییرات کتاب درس پایه‌ی اول ابتدایی، اعلام گردید. به‌تدریج نظام تحصیلی 3،3،6 از مهر 1391، جایگزین نظام تحصیلی 4،3،5 گردید. به‌نحوی که در روزهای گذشته، اولین گروه از دانش‌آموزان نظام 3،3،6 با کتب درسی جدید مبتنی بر اجرای طرح تحول و برنامه‌ی درسی ملی، در کنکور سال تحصیلی (99-98) شرکت کردند. بدین مبنا، اجرای طرح تحول بنیادین نظام آموزش‌وپرورش به لحاظ تکیه بر نظام جدید 3،3،6 و اجرای برنامه درسی ملی در تدوین کتب درسی جدید، پایان یافته تلقی می‌گردد. و اما نکته‌ی حیرت‌انگیز این است که در پایان، اعلام شده است که اهداف دوره‌های تحصیلی به تصویب شورای عالی آموزش‌وپرورش رسیده و جهت اجرا با تاریخ 97/10/18، ابلاغ شده است. در اجرای سند تحول زیر نظام برنامه‌ی درسی با نام برنامه‌ی درسی ملی جمهوری اسلامی ایران در جلسه‌ی نهایی 1391/6/28 شورای عالی آموزش‌وپرورش به تصویب رسید. بدین‌صورت ملاحظه می‌شود که اجرای طرح تحول بنیادین آموزش‌وپرورش از ابتدا با وارونگی در اجرا مواجه بوده است. از ابتدا، آغاز اجرای سند مهر 1390، چند ماه قبل از تصویب نهایی سند اعلام شده بود. تدوین کتب درسی مبتنی بر اجرای طرح تحول بنیادین از مهر 1390، قبل از تصویب نهایی سند در آذر 1390 و قبل از تصویب برنامه‌ی درسی ملی در شهریور 1391، آغاز شده بود. و اکنون پس از پایان تدوین کتب درسی جدید نظام جدید 3،3،6 و اجرای برنامه‌ی درسی ملی و اجرای طرح تحول بنیادین، در اقدامی وارونه، اعلام می‌شود که اهداف دوره‌های تحصیلی در راستای اجرای طرح تحول در جلسه‌ی 952 مورخ97/2/10 شورای عالی آموزش‌وپرورش به تصویب رسید و در تاریخ 97/10/18 جهت اجرا ابلاغ شده است. این مصوبه اهداف برای چهار دوره‌ی تحصیلی 3،3،3،3 (و نه 3،3،6) و ساحت‌های شش‌گانه‌ی 1-اعتقادی، عبادی، اخلاقی،  2-زیبایی‌شناسی و هنری 3-زیستی و بدنی 4-علمی و فناورانه 5-اجتماعی و سیاسی 6-اقتصادی و حرفه‌ای، است. سئوال اساسی این است که این اهداف چگونه قرار است در برنامه‌ی درسی ملی و تدوین کتب درسی، پس از پایان اجرای طرح تحول و برنامه‌ی درسی ملی از این حیث، نافذ باشد. اهداف دوره‌های تحصیلی یکی از سه رتبه‌ی منابع تعیین‌کننده در تهیه‌ی راهنمای برنامه‌ی درسی در حوزه‌های مختلف یادگیری – ص44 برنامه‌ی درسی ملی جمهوری اسلامی ایران- بوده است. از مهر 1390 در کتب درسی کلاس اول ابتدایی و به‌تدریج از مهر 1391 در اجرای طرح نظام جدید 3،3،6 و تدوین کتب درسی و تهیه‌ی راهنمای برنامه‌ی درسی حوزه‌های یادگیری، چگونه بدون اهداف مصوب...

ادامه مطلب
ضرورت مقایسه سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش با سند ۲۰۳۰
ژوئن18

ضرورت مقایسه سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش با سند ۲۰۳۰

سلام‌علیکم به همه‌ی خبرنگاران حوزه‌ی آموزش‌وپرورش اینکه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش چه آسیب‌هایی از نظام آموزشی ما را نشانه گرفت و در مقابل، کدام آسیب و چالش را مورد غفلت قرار داد، موضوع مطالعات جالبی است که دوستان پژوهشگاه باید به آن پاسخ دهند. این سند صرف‌نظر از اجرا یا عدم اجرا قابل تحلیل محتواست. صرف ایرانی بودن این سند، نباید ما را فریب دهد، سند نقاط غفلت کمی ندارد که باید به آن پرداخته شود. در مقابل، سند ۲۰۳۰ دارای نقاط مثبتی است که بدفرجام شد. نقاط مثبتی که برای همه‌ی نظام آموزشی کشور مفید است. پاره‌ای از نقاط مثبت ۲۰۳۰ برای آموزش‌وپرورش و نظام آموزشی حوزه‌های علمیه پیام‌های تازه‌ای دارد. برای مثال مدارس شاهد از جمله مصادیق تبعیض آموزشی است و نوعی بدفهمی از پیام امام راحل در سال۱۳۶۵ که بعد از سه دهه از پایان دفاع مقدس استمرار دارد. سند تحول چه راهکاری برای ادامه یا توقف این مدارس پیش‌بینی کرده است؟ با سند ۲۰۳۰ می‌توان در این زمینه‌ به پاسخی رسید.  سند ۲۰۳۰ می‌تواند راهکارهایی برای نظام آموزشی حوزه‌های علمیه ارایه دهد تا تنش بین‌المذاهب و خشونت‌های مذهبی را درمانی بلندمدت باشد. آسان است که ادعا کنیم یک سند ملی حتی برای ما ایرانی، افضل بر سند بین‌المللی است و ما نیازی به آن نداریم. ولی اثبات آن در یک مناظره‌ی علمی چندجانبه دشوار و شاید ناممکن باشد. پیشنهاد روشن بنده به‌عنوان محقق قدیمی نظام آموزشی کشور این است که شما خبرنگاران میزگرد مناظره‌ای را پیش‌بینی کنید با عنوان «مقایسه‌ی سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش با سند ۲۰۳۰» شاید حقایق تازه‌ای روشن شود. من اینکار را کردم، برای من روشن است. شاید مناسب‌تر آن باشد که مقامات وزارت آموزش‌وپرورش با حمایت از پژوهشگاه، این میزگرد را در چند جلسه برگزار کنند. به مصلحت نظام آموزشی کشور است، برای این کار با نهادهای بالادستی نظام هماهنگی نمایند. برای عضویت یا عدم عضویت ایران در FATF و لوایح آن به مقدار زیادی بحث و گفتگو شد اگرچه کافی و متوازن نبود ولی ۲۰۳۰ دفعی و ناگهانی از مدار بحث خارج شد. این به نفع کشور نبود و ما قبلاً عضو ۲۰۱۵ بودیم. این یادداشت برای خبرنگاران حوزه‌ی آموزش‌وپرورش نوشته شد. «والسلام» دکتر علی‌‌اصغر کاکوجویباری دانشیار روانشناسی دانشگاه پیام...

ادامه مطلب
چالش پایه در تولید نظریه علوم انسانی
مارس14

چالش پایه در تولید نظریه علوم انسانی

بسمه‌تعالی سال‌هاست در کشور ما موضوع تولید علوم انسانی اسلامی از طرف حاکمیت و قاطبه ای از چهره های روحانی و حتی نظامی و سیاسی مطرح و موردپا فشاری قرار گرفته است.بحث اسلامی‌سازی علوم انسانی برای همه رشته‌ها و تخصص‌ها به عنوان خواست حاکمیتی پی گرفته می‌شود.و در این راستا در پاره‌ای از موارد این خواست به یک فشار ملی بر مراکز علمی تبدیل شده است. از جمله‌ی این موارد می‌توان به نظریه اسلامی ایرانی پیشرفت، تولید نظریه اسلامی ایرانی سبک زندگی اسلامی، تولید نظریه تعلیم و تربیت اسلامی اشاره کرد. در مواردی همانند نظریه پیشرفت ایرانی اسلامی، سازمانی با منابع سرمایه‌ای و بودجه و منابع انسانی، مأموریت یافته‌اند به تولید چنین دانشی همت گمارند. سؤال پایه این است که چنین محیطی و با فرض تدوین قرارداد علمی با نخبگان دانشگاهی متعدد، زمینه برآورده‌سازی چنین خواسته‌ای یعنی تولید نظریه‌ی پیشرفت اسلامی ایرانی را دارد. نگارنده بر این باور است که خود این محیط سازمانی و منابع مالی و سرمایه ای اولین مانع در تحقق چنین خواسته‌ای است. در مثالی دیگر، چندین سال است که قرار بر تولید و طراحی نظریه سبک زندگی اسلامی است. جمعی مأموریت یافته اند برای تحقق این هدف همت گمارند. خوشبختانه این‌بار دیگر سازمانی عریض و طویل و منابع سرمایه‌ای در کار نیست. جمعی محدود با قرارداد کاری با نخبگان حوزه و دانشگاه پی‌گیر این امر هستند. اگر ثمره این کار بررسی شود در عمل از دانشی به نام «نظریه سبک زندگی اسلامی ایرانی» خبری نیست. عده‌ای محقق دانشگاهی و حوزوی بخشی از بحث و امکان تولید نظریه را دنبال و گزارش می‌کنند؛ حاصل کار محققان برای تولید نظریه در کارگروهی مورد بحث و واکاوی قرار می‌گیرد تا راه رسیدن به نظریه هموار شود. اساساً این فرایند می‌تواند زایای یک نظریه باشد. بطور اساسی باید به این سؤال اندیشید که آیا تولید نظریه کاری جمعی است. به این سؤال اندیشیده‌ایم آیا امری شدنی و تحقق یافتنی است که عده‌ای مأموریت یابند نظریه‌‌ای را که ما از قبل ویژگی‌هایش را معین کرده‌ایم، تولید کنند. در محیطی که عنوان و پاره‌ای از ویژگی‌های نظریه‌ای از قبل توسط حاکمیت و با مطالبه‌گری علمای بلاد و فرماندهان نظامی و سیاسی معین و پی گرفته می‌شود، خلاقیت واگرا در تولید نظریه معنی و مفهوم ندارد. به باور نگارنده چنین محیطی برای هدف تولید نظریه عقیم است. بالعکس نظریه در محیطی آزاد و در رهاشدگی ذهنی توسط محققی عاقل و پخته بدون داشتن نیت قبلی برای زاییدن و جلب توجه اجتماعی، خلق می‌شود. در مثالی دیگر در جریان تدوین سند تحول نظام آموزش و پرورش کشور در اواخر دهه نود رئیس جمهور وقت و جمعی دیگر  بر تولید نظریه متناسب برای نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی پای فشردند و فرایند...

ادامه مطلب