قالب وردپرس
uptheme
نظام آموزشی تفکیکی با سیاست تبلیغی تقریبی؛ به بهانه‌ی هفته‌ی وحدت
نوامبر26

نظام آموزشی تفکیکی با سیاست تبلیغی تقریبی؛ به بهانه‌ی هفته‌ی وحدت

شواهد تاریخی نشان می‌دهد که جمعی از علمای شیعه در دوران تحصیل و طلبگی، از کلاس درس اساتید اهل سنت نیز برخوردار بودند؛ هم‌چنین در دوران استادی، به طلاب علوم دینی اهل سنت نیز در کنار طلاب شیعه، آموزش می‌دادند. به‌طور نمونه از شهید مرتضی مطهری در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران نقل شده است: شهید ثانی –شیخ زین‌الدین- از اعاظم فقهای شیعه است. جد ششم وی به علامه‌ حلی می‌رسد. وی متولد 911 و شهادت 966 هجری قمری است. وی اساتید زیاد دیده و مسافرت زیاد کرده است. تنها اساتید سنی وی را 12 تن نوشته‌اند. مدتی در بعلبک به پنج مذهب جعفری، حنفی، شافعی، مالکی و حنبلی تدریس کرده است.[1] اینکه علمای بزرگ شیعه از دوران آموزش از اساتید و طلاب هم‌مدرسه‌ای و هم‌کلاسی اهل سنت برخوردار بوده‌اند و از اساتید اهل سنت در کنار اساتید شیعه و از هم‌درسی طلاب اهل سنت در کنار طلاب شیعه برخوردار بوده‌اند و در دوران استادی علاوه بر طلاب شیعه به طلاب سایر مذاهب اسلامی نیز آموزش داده‌اند، علاوه بر شهید ثانی درخصوص سایر بزرگان همانند علامه حلی، شهید اول نیز گزارش‌هایی نقل شده است.[2] در تحلیل نظام‌های آموزشی در دهه‌های اخیر، به نظام آموزشی‌ای که متضمن آموزش نسل آینده برای جامعه به همان شکلی که قرار است در آن زندگی کند و تفاوت‌ها را دربرگیرد، آموزش فراگیر گویند. در مقابل به آن نوع از نظام آموزشی که به تفکیک یادگیرندگان بر اساس تفاوت‌ها می‌پردازند، نظام آموزشی جداسازی یا تفکیکی گویند. به‌واقع، وقتی که به آموزش دانش‌آموزان سرآمد و یا دانش‌آموزان طبقه‌ی متمکن در مدرسه‌ای مجزا و تفکیک‌شده می‌پردازیم، نظام آموزشی جداسازی و یا تفکیکی است. در مقابل آموزش دانش‌آموزان سرآمد و یا شاهد و یا طبقه‌ی متمکن در مدرسه‌ای واحد به‌منظور آماده‌سازی آن‌ها برای همزیستی در جامعه‌ای واحد، که قرار است در آن با هم زندگی کنند را آموزش فراگیر می‌گویند. در این راستا، در تحلیل نظام آموزشی، مراکزی از آموزش طلاب علوم دینی که متضمن آموزش طلاب مذاهب مختلف و اساتید همه‌ی مذاهب در کنار یگدیگر با رعایت هدف‌های مذاهب متفاوت همانند تجربه‌ی شهید ثانی می‌باشد، آموزش فراگیر گفته می‌شود. در مقابل آنچه در نظام آموزشی علوم دینی در مذاهب اسلامی در قرون اخیر و معاصر در جریان است و طلاب و اساتید هر مذهبی در محیط آموزشی انحصاری خویش به آموزش مبادرت می‌کنند را نظام آموزشی جداسازی و یا تفکیکی می‌گویند. در دورانی که علامه حلی، شهید اول و شهید ثانی تا قرن دهم هجری قمری می‌زیستند، اگرچه مباحث نظام‌های آموزشی و نظریه‌پردازی در این زمینه وجود نداشت، ولی در عمل آنچه رخ می‌داد برخورداری آن‌ها از نظام آموزش فراگیر در دوران طلبگی و استادی بوده است. و آنچه به‌صورت تفکیک نظام‌های آموزشی طلاب و اساتید...

ادامه مطلب
نیم‌نگاهی روانشناختی به نامه‌ی سید مقتدی صدر در حمایت از اعتراض مردمی در عراق
نوامبر04

نیم‌نگاهی روانشناختی به نامه‌ی سید مقتدی صدر در حمایت از اعتراض مردمی در عراق

در روزهای اخیر مقتدی صدر رهبر جریان صدر عراق که رهبر جریان پیروز انتخابات اخیر آن کشور است، در واکنش به دور جدید تظاهرات مردم که در اعتراض به وضع اقتصادی و بیکاری و مشکلات اجتماعی ، در شهرهای مختلف به خیابان‌ها آمدند، او در حمایت از اعتراض مردمی در صفحه توئیتر خود به صورت نامه‌ای به مسئولان عراقی نوشت: «سرکوب معترضان را پایان دهید…، در ابتدا فساد، سپس ظلم و سرکوب، استفاده از گاز اشک‌آور، ‌ضرب و جرح معترضان، کشته و زخمی شدن آن‌ها و زندانیانی که در بند بی‌عدالتی هستند.» وی خطاب به رهبران گروه‌های سیاسی و مسئولان عراقی افزود: «سیاستمداران و رهبران، آیا گمان می‌کنید، با علی(ع) و حسین(ع) محشور می‌شوید؟ آگاه باشید، که نه علی(ع) و نه حسین(ع) شما را ـ‌در روز قیامت ـ شفاعت نخواهند کرد.» (سایت انتخاب، دسترسی 97/5/6) اینکه سید مقتدی صدر در موضع پشتیبانی از اعتراضات مردمی عراق قرار دارد، امر مبارکی می‌تواند باشد و این موضوع، موضع نقد و واکاوی این یادداشت نمی‌باشد، بلکه این یادداشت به صرفا یکی از جنبه‌های پیام ایشان مربوط است که موضع بشیر و نذیر است. ایشان به سیاستمداران و رهبران حاکم عراق هشدار می‌دهد که گمان می‌کنید در روز قیامت با علی(ع) و حسین(ع) محشور می‌شوید؟ آگاه باشید نه علی(ع) و نه حسین(ع) شما را شفاعت نخواهند کرد. تفسیر مذهبی این پیام به علما و کارشناسان حوزه مذهبی شیعی مربوط است و این امر نیز، به این یادداشت مربوط نمی‌باشد، اینکه ایشان پیام بشارت و نذارت و هشدار محرومیت از شفاعت در روز قیامت را وارد ادبیات سیاسی می‌کنند، به‌لحاظ روانشناختی و به وجه اثر این ادبیات بر تعامل ایشان با نخبگان و مردم، محل مداقه می‌تواند باشد. سئوالات متعدد است. فضای روانی، شخصی همانند سید مقتدی صدر از خانواده‌ای با چندین شهید بزرگ و بزرگوار، پس از ارسال چنین پیام هشداری مذهبی در محرومیت شفاعت در روز قیامت،‌ تا چه حد می‌تواند آماده‌ی گفت‌وگو و تعامل با مسئولان و رهبران سیاسی باشد و یا کماکان برای سال‌های متمادی، آماده بماند. اگر اکنون در موضع حمایت از اعتراض مردمی قرار دارد، طی دوره‌ای طولانی به‌طور مثال یک دهه حضور تعیین‌کننده در محیط قدرت، کماکان در موضع مردمی به شکلی که اکنون همان مردم احساس می‌کنند، مردمی بماند. در فضای روانی ایشان چه عواملی ممکن است با مداخله، از بار موضع مردمیشان کاسته و ایشان، احتمالا به انذار و هشدار از نگاه همین مردم، به تقابل با مردم در تلقی همین مردم، بپردازد. در دهه‌ی اول انقلاب اسلامی در ایران، آیا قابل پیش‌بینی بود که زمانی برسد، موضع علمایی بزرگوار در ایران، در سال‌های پایان دهه‌ی چهارم انقلاب، در مواردی متعدد همانند حضور زنان در ورزشگاه، برگزاری کنسرت، شبکه‌های اجتماعی مجازی، اجباری یا اختیاری بودن...

ادامه مطلب
نمی‌خواهم فرزندم به مدرسه برود
نوامبر04

نمی‌خواهم فرزندم به مدرسه برود

مهرماه فرا رسید، فصل بازگشایی مدارس است. صبح‌ها فرزندان این سرزمین با همراهی والدین به سوی مدارس خواهند رفت. من یکی از والدین این سرزمینم. از اینکه فرزندم را به مدرسه بفرستم، نگرانم. اغلب اوقات وقتی که خاطرات کودکیم در ایام مدرسه را مرور می‌کنم، خاطره‌ی مدرسه و کلاس را به یاد می‌آورم، تلخکامی‌هایی به یادم می‌آید، که از رفتن فرزندم به مدرسه دچار خوف و ترس می‌شوم. چیزهایی و تجاربی از اتلاف کودکیم در مدرسه که روحم را از مدرسه بیزار می‌کند، مایه نگرانی‌ام می‌شود تا کودکم را به مدرسه نفرستم. پدر و مادری مسئولیت‌پذیرم، نمی‌توانم قانع شوم تا کودکم را با سرمایه‌ی وجودی و هدیه‌ای الهی به مدرسه بسپارم. صادقانه بگویم مدرسه را جایی قابل اعتماد برای سپردن فرزندم، نمی‌دانم، چرا؟ وقتی که به چرایی امر می‌اندیشم، می‌بینم دلایل زیادی برایم وجود دارد که مرا از فرستادن فرزندم به مدرسه دچار واهمه و منصرف می‌کند. فرزند شش ساله‌ام که اکنون به سن کلاس اول ابتدایی رسیده است، گنجینه‌ی سئوال و کنجکاوی است. وقتی که با او هم‌سخن می‌شوی، از نشاط، تحرک، سرشاری از سئوالاتی که پی‌درپی می‌پرسد و راجع به هر چیزی کنجکاو است و می‌خواهد بیشتر بداند، ودلیل‌جویی وی را می‌بینی، وجود آدمی برایت معنی باطراوتی دارد. گنج پرسش‌گری و جستجوگری هدیه‌ای الهی در نزد اوست، خوف دارم تا به مدرسه برود و مدرسه با تقدیم سواد و دانش، روح پرسش‌گری و کنجکاوی او را زایل کند. اگر اکنون یک تحلیل زبانی از گفتمان او داشته باشی، جملاتش سئوالی است، نه خبری. کدام محقق، کارشناس به منِ پدر و مادر این حق را نمی‌دهد که نگران باشم، نگرانی از اینکه گل زندگی‌ام در زیر بار آنچه که در مدرسه به او یاد داده می‌شود، دچار خمودی در تحرک و کنجکاوی شود؛ آنچه به او یاد داده می‌شود، سرمایه‌ی وجودی وی را از او باز بستاند. سرمایه‌اش در گوهر وجودی اوست، مدرسه با آن گوهر چه خواهد کرد؟ فرزندم اکنون که در آستانه‌ی مدرسه با سن پایه‌ی اول ابتدایی است، آنچه را که تاکنون آموخته است، به تلاش و تحرک خود، آموخته است. آنچه دلواپسم می‌کند، نگرانی از اعتیاد در یادگیری است. از این که یاد بگیرد که یادگرفتن مستلزم وجود معلمی است که یاد می‌دهد. وقتی از این اعتیاد یاد می‌کنم، از مدرسه واهمه پیدا می‌کنم. او تاکنون بدون حضور معلم، بلکه با تکیه بر حس جستجوگری خویش و پی گرفتن سئوالاتی که هر لحظه در مسیر دستیابی به پاسخ، تکثیر و تکثیر می‌شدند و تعامل سازنده و دوطرفه‌ای بین او و اطرافیان برقرار می‌شد، یاد گرفت و بالاتر از آن، یادگرفته بود که خود، می‌تواند یاد بگیرد. یاد گرفته بود که برای یادگیری، خودش قابل و شایسته است. آری نگرانم در مسیر کسب سواد و...

ادامه مطلب
کیفیت آموزش در ایران 1400؛ به بهانه آغاز سال تحصیلی
نوامبر04

کیفیت آموزش در ایران 1400؛ به بهانه آغاز سال تحصیلی

بررسی روندی کیفیت آموزش و پرورش در کشورمان نشان می‌دهد که سطح پایین کیفیت، دغدغه‌ای ملی است. برای نشان دادن سطح متنازل کیفیت آموزشی راه‌های مختلفی وجود دارد. تحقیقات میدانی و تحلیل محتوایی از نظام آموزشی در مولفه‌های اهداف، روش‌ها، محتوای آموزشی، رسانه‌های آموزشی، روش‌های ارزیابی تحصیلی و روش مدیریت مدارس، یکی از راه‌های تعیین سطح کیفی مدارس است. سنجش تلقی و نگرش مردم و مسئولین از کیفیت آموزشی مدارس، یکی دیگر از راه‌هاست. این یادداشت در نظر دارد با نگاهی به نگرش و باور مسئولین از کیفیت آموزش و پرورش و مدارس به قضاوت درباره چشم‌انداز آموزش در ایران 1400 مبادرت ورزد. اکنون در آستانه بازگشایی مدارس و آغاز سال تحصیلی 96-97 قرار داریم و از دگرسو، اولین سال فعالیت دولت دوازدهم است. براین اساس، در نظر داریم بر پایه یکی از شاخص‌ها، برآوردی از عملکرد دولت دوازدهم از نظر کیفیت آموزش مبادرت ورزیم. در این نگاشت مراد از مسئولین یعنی مقامات ملی، استانی و محلی قوای سه‌گانه و نهادهای فراقوه‌ای نظامی، صدا وسیما و ائمه جمعه می‌باشد. سوال اساسی این است، نگرش و ذهنیت مسئولین از کیفیت آموزش و پرورش در کشورمان چیست؟ این بررسی به نگرش‌سنجی و ارزیابی نظر مسئولین نمی‌پردازد، بلکه بر اساس تصمیم‌گیری‌هایشان به قضاوت درباره نگرش آن‌ها به کیفیت آموزش مبادرت می‌کند. یکی از راه‌های قضاوت در مورد نگرش خانواده‌ها از جمله مسئولین از کیفیت آموزش مدارس تصمیم‌گیری آن‌ها برای انتخاب نوع مدرسه برای فرزندشان است. اگر همه خانواده‌های مسئول و تاثیرگذار در اداره کشور را به‌طور فرضی ده‌هزار خانواده در نظر بگیریم، فرزندان این خانواده‌ها از خدمات آموزشی چه نوع مدارسی برخوردارند؟ چه نسبتی از آن‌ها از مدارس دولتی در دسترس، بهره می‌گیرند و چه نسبتی از آن‌ها از مدارس خاص غیردولتی، شاهد، تیزهوشان، نمونه‌دولتی و رشد بهره می‌گیرند؟ اگر داده‌های کمی بررسی، برخورداری خانواده‌های مسئولین این کشور نشان دهد، به تقریب همه صاحبان قدرت فرزندشان از مدارس خاص و نه مدارس دولتی در دسترس، بهره‌مند می‌شوند، این داده‌ها چه چیزی را نشان می‌دهد؟ اگر این بررسی صورت گیرد، انتظار نمی‌رود کسی از فرزندان صاحبان قدرت و فرصت، از مدارس دولتی در دسترس، بهره گیرد؛ بلکه از مدارس خاص برخوردارند. سوال اساسی این است، حضور فرزندان مقامات و مسئولین در مدارس خاص به منزله شاخص، چه چیزی را نشان می‌دهد؟ این امر، به‌منزله آن است نگرش مسئولین بر این امر مبتنی است که کیفیت آموزش در کشور متنازل و متنوع است و آن‌ها برای دستیابی به کیفیت آموزش مناسب‌تر، فرزندشان را به مدارس خاص هدایت می‌کنند. به‌واقع اگر کیفیت مدارس دولتی در دسترس، از حداقلِ قابل قبول برخوردار بود، نسبتی قابل قبول از فرزندان مسئولان از آن برخوردار می‌شدند. دغدغه‌های والدینی که از حداقل تمکن و یا نفوذ برخوردارند، در فصل ثبت‌نام...

ادامه مطلب
فرضیه: کابینۀ دوم روحانی به منزلۀ برجام 2
نوامبر04

فرضیه: کابینۀ دوم روحانی به منزلۀ برجام 2

سرانجام بعد از دو ماه و نیم کابینۀ دولت دوازدهم، اگرچه با مشخص نشدن وزیر علوم، به مجلس معرفی گردید. این دوره در مقایسه با دوره های گذشتۀ ریاست جمهوری فاصلۀ زمانی انجام انتخابات تا معرفی کابینه به مجلس، به احتمالی طولانی ترین فرصت برای بحث و تبادل نظر موافقان و مخالفان رییس جمهور منتخب در مورد شاخص ها و ترکیب کابینه بوده است. در طی این مدت به تدریج گزینه هایی که در رسانه ها از آنها به عنوان گزینه وزارت نام برده می شد، در مورد بعضی از وزارتخانه ها با تغییرات پی در پی مواجه شده است. به موازات این تغییرات و کسب اطلاع از پشت صحنۀ معرفی و حمایت از گزینه ها، نگرانی بخش قابل ملاحظه ای از حامیان رییس جمهور، روحانی، به ویژه اصلاح طلبان نیز افزایش می یافت. پیگیری مواضع چهره های سیاسی، رسانه ها، مطبوعات و شبکه های اجتماعی اصلاح طلب فعال در انتخاب رییس جمهور، نشان می دهد که سرانجام ترکیب نهایی اعلامی کابینه به مجلس، انتظار بخش قابل ملاحظه ای از آنها را فراهم نکرده است. به طوری که برای وزارتی همانند وزارت علوم، علی رغم وجود چندین گزینه، سرانجام خالی ماند. به رغم اینکه گزینه های این وزارت در مجلس نهم برای اخذ رأی اعتماد دارای چالش بودند و به احتمال بیشتر در مجلس دهم برای اینها چنین چالشی مورد انتظار نبوده است، اما این چهره ها به عنوان گزینه نهایی انتخاب نشده اند. سؤال اصلی این یادداشت این است که چه عواملی و چگونه به متقاعدسازی رییس جمهور، روحانی، منجر شده است که این کابینه را برای وعده های انتخاباتی کابینه 24 میلیونی مناسب تشخیص داده اند. آقای روحانی، رییس جمهور، در نخستین موضع گیری ها بعد از انتخابات شخصاً کابینۀ 24 میلیونی را مطرح کردند. ایشان حتی پس از انتخابات در تفسیر اجرای اصل 44 قانون اساسی از واگذاری شرکت های بزرگ از دولت بدون سلاح به دولت با سلاح، رأساً سخن به میان آوردند. پس از مبادلۀ آن پیام ها، چه اتفاقی در پشت صحنۀ روابط سیاسی داخلی افتاده است که رییس جمهور به این باور رسیده است که با ترکیب کابینۀ اعلامی، تحقق وعده های انتخاباتی عملی تر است. شاید این باور رییس جمهور بعد از جلسه با سرداران محترم سپاه به همراه عواملی دیگر تقویت شده باشد. اما آنچه واقعی و قابل قبول به نظر می رسد، آن است که رییس جمهور، روحانی، با ارزیابی محیطی از عوامل سیاسی داخلی و فضای ذهنی شخصی همسو با آن این مسیر را با تغییرات، نتیجه گیری و هدایت کردند. این محیط سیاسی و فضای ذهنی رییس جمهور که هنوز مکشوف نشده است، نشان می دهد که ایشان تحقق وعده های انتخاباتی کابینه 24 میلیونی را با...

ادامه مطلب